به جون خووودم این بازدید کننده ها یه کاری دستم میدن اخرش.اینا رو که میبینم حسودیم میشه یهو تصمیم میگرم برم مزدوج شم تا جلوی در اتاق میرم یهو یه صدایی میاد میگه نههههههه.....نرررررو منو جا نذار برمیگردم میبینم کتاب کنکورمه داره زار میزنه.دلم کباب میشه.بعدش مگه ماااا داریم؟؟؟؟؟از اونا که شما ها دارید؟مثلا مامانم ،تو،خالم،ویا برخی دیکر از بستگانمان که همسر دارند ما نداریم.شوخی کردم من حالا حالا ها هستم.
واااااای فدایت ولی از من میشنوی کتاب کنکورتو حالا حالاها تنها نذار عزیزم